معنی پرواز کردن، فرارکردن، کوچ کردن، یک رشته پلکان سلسله گریز، پرواز، مهاجرت (مرغان یا حشرات)، عزیمت، گریز, معنی پرواز کردن، فرارکردن، کوچ کردن، یک رشته پلکان سلسله گریز، پرواز، مهاجرت (مرغان یا حشرات)، عزیمت، گریز, معنی /cmاx lcbj، tcاclcbj، lm] lcbj، dl caتi /glاj sgsgi ;cdx، /cmاx، kiا[cت (kcyاj dا pach)، uxdkت، ;cdx, معنی اصطلاح پرواز کردن، فرارکردن، کوچ کردن، یک رشته پلکان سلسله گریز، پرواز، مهاجرت (مرغان یا حشرات)، عزیمت، گریز, معادل پرواز کردن، فرارکردن، کوچ کردن، یک رشته پلکان سلسله گریز، پرواز، مهاجرت (مرغان یا حشرات)، عزیمت، گریز, پرواز کردن، فرارکردن، کوچ کردن، یک رشته پلکان سلسله گریز، پرواز، مهاجرت (مرغان یا حشرات)، عزیمت، گریز چی میشه؟, پرواز کردن، فرارکردن، کوچ کردن، یک رشته پلکان سلسله گریز، پرواز، مهاجرت (مرغان یا حشرات)، عزیمت، گریز یعنی چی؟, پرواز کردن، فرارکردن، کوچ کردن، یک رشته پلکان سلسله گریز، پرواز، مهاجرت (مرغان یا حشرات)، عزیمت، گریز synonym, پرواز کردن، فرارکردن، کوچ کردن، یک رشته پلکان سلسله گریز، پرواز، مهاجرت (مرغان یا حشرات)، عزیمت، گریز definition,